تقوا یعنی اینکه...
اگر یک هفته مخفیانه از همه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم...
تقوا یعنی اینکه...
اگر یک هفته مخفیانه از همه کارهای ما فیلم گرفتند و گفتند اعمال هفته گذشته ات در تلویزیون پخش شده، ناراحت نشویم...
در حشر که صــــدا می زنند هر گروهـــی را
این الفاطمیون ... این الحیدریون ...
تـــو را که صــــدا زدند چند نفر خواهنـــد آمــــد؟
این المهدیــــون ؟؟
پرسش: درباره نماز جماعت هم هست که اگر تمام دریاها مرکب شوند......
پاسخ: بله, کارهای آخرت را نسبت به دنیا وقتی بسنجند همینطور است اما در خود دنیا دو مطلب است یکی اینکه فیض خدا در دنیا چطور است میتواند فیضها نامتناهی باشد نامتناهی لا یقفی; اما در جریان آخرت این مدح و قدحش هم همین است این تنها درباره نماز جماعت نیست که اگر کسی حالا نماز جماعتش به ده نفر رسید خوشحال بشود من آنقدر ثواب بردم که جن و انس نمیتوانند بنویسند[۲۲] مقابل دارد که یک درهم ربا اگر کسی بگیرد بدتر از هفتاد بار فلان است در کنار کعبه,[۲۳] خب این بانکهای ربوی دیگر نمیگذارد نمازهای جماعت ما اثر کند جهنم هم همینطور است اینطور نیست که طرف بهشت فقط اینطور باشد جهنم هم همینطور است یک میوه بهشت میلیونها سال ممکن است بماند این حق است هزارها نفر ممکن است از آن استفاده کنند یک سیلی جهنم هم ممکن است صورت میلیونها آدم را سرخ کند حساب جهنم با دنیا فرق میکند حساب بهشت با باغهای دنیا فرق میکند اینکه در سورهٴ مبارکهٴ «فجر» فرمود: ﴿لَا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ﴾[۲۴] همین است حالا مغرور نشویم که نماز جماعت میخوانیم نماز ما از ده نفر بیشتر است آن گناهان را ببینیم آن روایات که مرحوم مجلسی(رضوان الله علیه) و سایر محدّثین نقل کردند روایات جهنم و «حُفره مِن حُفَر النیران» و آنها را که ملاحظه بکنیم معلوم میشود که آن ناری که وجود مبارک حضرت امیر فرمود: «أتئن من الأذی و لا ائنُّ مِن لَظی»[۲۵] همین است فرمود من چگونه صبر کنم برابر آن ناری که «سخّرها جبّارها»[۲۶] اینطور است «اعاذنا الله من شرور أنفسنا و سیّئات أعمالنا» در هر دو طرف سنگین است در دنیا هم همینطور است کلمات الهی, فیض الهی نامتناهی است در هر عالَمی همینطور است.
گاهي بايد پرواز کرد، بايد رها بود،
بالا که ميروي دنيا خيلي حقير است،
هر چه که بالاتر مي روي دنيا کوچکتر مي شود،
خوشا به حال کبوترها،
خوشا به حال بعضي از ما آدم ها که کبوتر مي شوند،
شهدا را مي گويم.....
پرواز سهم آنهاست که دل از دنيا کنده باشند.
خدا این سرباز امام زمان رو تا ظهور حضرتش حفظ بفرماید
الهی آمین
ما همه سعید تاجیک هستیم
ما هم به مانند حاج سعید پای ارزش هامون می مونیم
و با کسانی که دل امام سید علی رو بشکونند برخورد می کنیم
ما هم به مانند حاج سعید منتظر شهادتیم
مردنی به غیر از شهادت برای ما ننگ است......
کاش زودتر ببینم که ز طبیبان تو بی نیاز شده ای
خودمانیم ها ، ولی آقا با عرق چین چه ناز شده ای
کشف یک اشتباه در قرآن!
تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن خطا و اشتباهی در آن بیابند
و به این ترتیب قران را رد کنند!!!!
لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به این آیه رسیدند که در مورد
داستان حضرت سلیمان است که وقتی مورچه ای لشکر حضرت سلیمان را میبیند به
سایر مورچه ها میگوید:پناه بگیرید تا لشکر سلیمان شما را خرد نکند(لا یحطمنکم) در
حالی که:
این کلمه در زبان عربی فقط در مورد خرد شدن شیشه به کار میرود اما مورچه ها آن را
درباره ی خود بکار برده اند!!!
پس این اشکالی است که میتوان به متن قرآن گرفت!!!!
بعد از آن یک دانشمند استرالیایی در تحقیقات علمی خود کشف کرد که: بیش از 75
درصد از غشای خارجی بدن مورچه ها راشیشه تشکیل میدهد و با کشف این معجزه ی
قرآن بلافاصله به اسلام ایمان آورد و مسلمان شدنش را اعلام نمود.
امام خمینی(ره)
روزی جلال خدمت حضرت امام میرسد. امام در حالی روی زیر انداز خود نشسته بودند که کتاب غربزدگی جلال را در زیر گوشهای از زیر انداز گذاشته بودند. جلال به همان لحن دلنشین و طنز گونهاش خطاب به امام عرضه میدارد: "گویا کفریات و هجویات ما به بیت شما هم رسوخ کرده؟" امام لبخند میزنند و میفرمایند: "این حرف را نزن. اینها را ما باید میگفتیم؛ شما گفتهای."
رهبر معظم انقلاب
اگر هر کس را در حال تکامل شخصیت فکریاش بدانیم و شخصیت حقیقی او را آن چیزی بدانیم که در آخرین مراحل این تکامل بدان رسیده است، باید گفت «در خدمت و خیانت روشنفکران» نشاندهنده و معیّنکننده شخصیت حقیقی آل احمد است. در نظر من، آلاحمد، شاخصه یک جریان در محیط تفکر اجتماعی ایران است. تعریف این جریان، کار مشکل و محتاج تفصیل است. امّا در یک کلمه میشود آن را «توبه روشنفکری» نامید؛ با همه بار مفهوم مذهبی و اسلامی که در کلمه «توبه» هست. جریان روشنفکری ایران که حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداری از فضل «آل احمد» توانست خود را از خطای کجفهمی، عصیان، جلافت و کوتهبینی برهاند و توبه کند؛ هم از بدفهمیها و تشخیصهای غلطش و هم از بددلیها و بدرفتاریهایش. آل احمد و شریعتی و امثال اینها ، روشنفکران صادق و پژوهشگر و حقیقت طلبی هستند که پوچی مکاتب مادی و دعاوی دیگران را درک کرده اند و نیازهای انسان و دعوت فطرت را فهمیدهاند.
علی شریعتی
بعد از مرگ جلال آل احمد، من یک حالت روحی خاصی پیدا کردم که هنوز از عزای او روحم بیرون نیامده است. یک کسی که به سراغ ما آمد، اما زود رفت. یک کسی که در عمرش، ناگهان به سراغ مردم آمد، ناگهان به سراغ ایمان ما آمد، آنچه مردم همراه در آن بودند و روشنفکران همواره از آن میگریختند، جرات کرد و به سراغ ما آمد. جرات کرد. و این جراتش برای من ارزش دارد. عدهای هستند که میتوانند حقیقت را بفهمند، اما جرات قضاوت، جرات صراحت، جرات اعمالش را ندارند، برای اینکه به شخصیتشان بر میخورد.
آیتالله طالقانی
باید بدانید که «جلال» پسر عموی من بوده است و از بچههای «طالقان» بود. پدر ایشان از پیشنمازهای خوش بیان و متعبد بود، و تعبدش خشک بود. آدمی اهل دعا بود و در محلههای جنوبی تهران - طرفهای پاچنار - مینشستند. «جلال» از بچگی باهوش بود. و با هم معاشرت خانوادگی داشتیم. در سال ۲۲ - ۲۳ در خیابان شاهپور «انجمن تبلیغات اسلامی» تشکیل داده بودند، و ایشان از همان ابتدا عضو فعال آنجا بود. ولی وقتی مکتب کمونیستها به وسیله «توده»ایها گسترش پیدا کرد، جلال عضو فعال و از نویسندههای حزب شد که مسائلش را به صورت رمانتیک مینوشت. و در این اواخر، بعد از اضمحلال «توده»ایها مطالعاتش که عمیق شد، تقریبا به ملت و آداب و سنن خودمان برگشت و به مذهب گرایش پیدا کرد.
محمود گلابدرهای
جلال رفت مکه و برگشت و "خسی در میقات" را نوشت و بعد مکافاتهایش شروع شد. این کسی که میگفت میقات و مکه و امام حسین(ع) و قرآن و همهی اینها افیون تودههاست و 124000 مقاله در رد دین نوشته و کتابهای مارکسیستی را ویرایش کرده و کامو و سارتر و امثالهم را ترجمه کرده، حالا وضو میگیرد و بلند میگوید: الله اکبر! دیدیم آقا، اذان را که میگویند، از جا بلند میشود و میرود وضو میگیرد و الله اکبر! گفتیم چطور شد؟ زنش میگفت: «جلال! دیگر برای این بچهها بازی در نیار! مثل صبحت نماز بخوان.» جلال برگردد به زنش چه بگوید؟ یک عمر پُز روشنفکری و تودهای بودن داده! او که زنش را فرستاده امریکا درس بخواند. او که نمازخوان نبوده. تو هم که یک عمر است داری پز میدهی که تودهای هستی. واویلا! همین که گفت ادا در نیار، جلال جوش آورد که: «عیال! من در عمرم برای کسی ادا در نیاوردهام.» وقتی جواب زنش را آن طوری میدهد، ما ماستها را کیسه کردیم. او با همین حرفش میگوید: «هر چه قبلا نوشتم و گفتم، غلط کردم. حالا هم اسلام و قرآن و نماز را قبول دارم. حرف حسابتان چیست؟»
حسین کچویان
آلاحمد در قضیه تجدد، ماشینیسم را نقد میکند و به ارزشهای دیگر تجدد مانند آزادی و انسانیت معتقد است و در زندگیاش هم نشان داده است که به این ارزشها اعتقاد دارد. حالا این ارزشها را میشود با یک نوع حریت و ارزشهای شرقی جمع کرد و رفتارها و واکنشهای جلال به این مقولهها هم نزدیک است. وقتی آلاحمد موضوع بازگشت به خویش و یا اصالتها را مطرح میکند در واقع میخواهد مبنایی برای جذب وجوه خوب مدرنیته پیدا کند و از این طریق میخواهد مدرنیته بومی را ارائه کند.
البته آلاحمد در حوزهٔ اندیشه چندان نظاممند نبود و لزوماً همه این موارد و مباحث را در کتابهایش با هم سازگار نکرده است. در واقع دو کتاب «غرب زدگی» و «درخدمت وخیانت روشنفکران» دو کتاب تحلیلی هستند. اما حتی تک نگاریهای او هم متأثر از روش، منش و ادبیات او بودند در نهایت این که این تعریف از برخی جهات، درست است و از برخی جهات هم غلط. من این تعریف را اصولاً درست میدانم چون روشنفکر را امری تاریخی میدانم که دقیقاً با همین مقولههای هنجاری پیوند دارد. به نظر میآید که آلاحمد مقولههای آزادی و انسانیت را مقولههایی مرتبط با تمدن غربی و مدرنیته میداند.
محمدرضا سرشار
آل احمد به طور معمول برای ما نماد تعهد و نگاه تند و شجاعانه شده است؛ به ویژه اینکه او در خاطراتش از حضرت امام (ره) یادی کرده و یا مقام معظم رهبری درباره او سخنانی گفته است. خیلیها فکر میکنند جلال آل احمد خیر مطلق بود، اما به عقیده من وقتی صحبت از او میشود پیش از هر چیز باید گفت که درباره کدام آل احمد حرف میزنیم، آل احمد تودهای که کتاب «از رنجی که میبریم» و «عزاداری نامشروع» و «سفر به ولایت اسرائیل» را نوشت یا آل احمدی که کتاب «سنگی بر گوری» را نوشت که در آن چیزهایی نوشته است که امروزه یکصدم از متشرعین ما هم جرات نوشتن آن را ندارند؟
سیمین دانشور
زیبا مرد، همانطور که زیبا زندگی کرده بود و شتابزده مرد؛ عین فرو مردن یک چراغ و در میان مردم معمولی که دوستشان داشت و سنگشان را به سینه میزد و خودم که کنارش بودم و مهین توکلی که برادر بزرگتر میانگاشتش و حالا میفهمم که چرا در این همه سال که با هم بودیم، آنهمه شتاب داشت. میدانست که فرصت کوتاه است، پس شتاب داشت که بخواند و بیاموزد و لمس کند و تجربه کند و بسازد و ثبت کند و جام هر لحظه را پروپیمان بنوشد و لحظات را با حواس باز، خوش آمد بگوید و حول و حوش خود را با هوشیاری و کنجکاوی و تفکری که هیچگاه گرد زنگاری نگرفت چرا که با وسواس همواره گرد گیرش میکرد و آینهوار صیقلش میداد – ارزیابی کند. جلال در راه بود و با عشق میرفت.
رضا امیرخانی
داستایوسکی در جایی گفته بود ما همه از زیر شنل «گوگول» به در آمدیم. همین را محمود دولتآبادی در شکلی دیگر گفته بود که ما همه در تاریکخانه «هدایت» ظاهر شدیم. بگذار من اینگونه بگویم که ما همه فرزندان زن زیادی جلالیم؛ جلالی که به ما آموخت روش روشنفکر ایرانی بودن را...
منبع:رجا نیوز
کلاً بعد از از دنیا رفتن عزیز می شوند
امام حسین هم شهید شده اش بهتر از زنده اش می ارزد برای...
اگر زنده بود باید به حرف هایش گوش می دادند
حلال خوری,راست گویی, مردانیت, شرافت,انسانیت ,معصومیت و...
امام حسین علیه السلام برای اینها شهید شد
برادر شهیدم راهت ادامه دارد....
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی ز امن صحت توست
که ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد
در این چمن چو درآید خزان به یغمایی
رهش به سرو سهی قامت بلند مباد
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد
مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همهای از چه تو بیمار شدی
تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تندار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته دربار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
روحانی متشکریم
حتما قرار شاه و گـــــــدا هست یادتان
آری همان شبی که زدم دل به نامتان
مشــهد،حــرم،ورودی بابــــ الجــوادتان
آقــــا عجیب دلــــــــــــــم گرفته برایتان
یا حضرت زهرا عیدی بده بر ما
آقای من سید علی تولد مولایتان امام رضا بر شما مبارک
“بسم الله الرحمن الرحیم”
ضمن تبریک ولادت با سعادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام خدمت تمامی شما کاربران گرامی
به اطلاع عموم مردم ایران اسلامی می رساند ،یک شنبه مورخ شانزدهم شهریور ماه یک هزارسیصد و نودو سه
جشن بزرگ میلاد آقا امام رضا علیه السلام در “کوه سنگی” شهر مشهد مقدس همراه با رونمایی
“آهنگ امام رضا (ع) دو” توسط خواننده ارزشی کشورمان حامد زمانی و اجرای مجری
برجسته صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران جناب آقای سید علی ضیاء برگزار خواهد شد .
از تمامی مریدان اهل بیت و حامیان جریان ارزشی تقاضا می شود به صورت زنجیره وار خبر را نشر دهند .
ثروت آن نیســــت که در مُلک سُلیمــــان نَبی ست
ثروت آنســــت که در نوکــــری آل علــــیست....
جانم علی
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی تعداد ۲۱۳۲۵۵نفر بوده که شامل
۱۵۵۰۸۱نفر در درگیری مستقیم با دشمن
۱۶۱۵۴نفر در حملات دشمن به شهرها
۱۱۸۱۴نفر در حوادث متفرقه
و سایر موارد ۹۸۸۹نفر بوده است
از این آمار تعداد ۱۵۵۲۵۹نفر مجرد
تعداد ۵۵۹۹۶نفر متأهل
تعداد ۷۰۵۴نفر ۱۴ساله و کمتر
تعداد ۶۵۵۷۵نفر بین ۱۵تا ۱۹ساله
تعداد ۸۷۱۰۶نفر بین ۲۰تا ۲۳ساله
تعداد ۲۲۷۰۳نفر بین ۲۴تا ۲۹ساله
تعداد ۳۰۸۱۷نفر ۳۰ساله و بالاتر بوده است
ما به چند نفر مدیون هستیم!!!
گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر مُرد، تفنگ پدری هست هنوز
گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند
توی گهوارهي چوبی، پسری هست هنوز
آب اگر نیست نترسید که در قافلهمان
دل دریایی و چشمان تری هست هنوز
گرگ ها خوب بدانند در این ایل غریب
گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز
گرچه نیکان همگی بار سفر بر بستند
شیر مردی چو علی خامنه ای هست هنوز
«پیام شهدا در مورد ولایت فقیه»
**************************************
شهید دکتر مصطفی چمران )فرمانده ستاد جنگهای نامنظم و وزیر دفاع(
من نمیگویم ولی فقیه معصوم است ولی ملتی که به امر خدا به امر ولی فقیه اعتماد می کنند، خدا اجازه اشتباه به آن رهبر را نمی دهد و به نوعی به او معصومیت می بخشد.
*************************************
شهید محمد ابراهیم همت )فرمانده لشگر 27 محمد رسول الله (ص(
پیام من فقط این است : در زمان غیبت اطاعت محض از ولایت فقیه داشته باشید.
***************************************
شهید سپهبد علی صیاد شیرازی )رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران(
صحبتي را كه ولايت مطرح ميكند به محض ايراد سخن بر ما واجب ميشود
**************************************
شهید مهندس مهدی باکری) فرمانده لشگر 31 عاشورا(
برادران میدانند که ولایت محور اصلی جامعه ماست. یعنی همه چیز ما بر حول محور ولایت شکل میگیرد و امام امت این را دقیقاً تفهیم کردهاند و به ما گفتهاند که چگونه این محور را نگه داریم و حول آن حرکت کنیم تا اینکه جامعه اسلامی و حرکت صحیح اسلامی داشته باشیم.
**************************************
شهید حسین خرازی )فرمانده لشگر 14 امام حسین (ع(
از مردم ميخواهم كه پشتيبان ولايت فقيه باشند، راه ما راه حق است.
**************************************
شهید حمید باکری )جانشین فرمانده لشگر 31 عاشورا(
یقین بدانید تنها اعمال شما که مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است که تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد بنابراین در هر زمان و هر موقعیت همت به اعمالی بگمارید که مورد تائید رهبری و امامت باشد.
**************************************
شهید محمود کاوه )فرمانده لشگر 155 ویژه شهدا(
دشمن بايد بداند و اين تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئهاي را که عليه انقلاب طرحريزي کند ، امت بيدار و آگاه با پيروي از رهبر عزيز آن را خنثي خواهد کرد.
گفتم که چرا رفتی و تدبیر نه این بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود
گفتم که نه وقت سفرت بود چنین زود
گفتا که مگو، مصلحت حق چنین بود
گفت به سلامتیه اون راننده تاکسی که توی این گرما،
کولر ماشینش رو برای چادریها روشن می کنه....
گفتم نه!!! به سلامتیه اون بانوی چادری که اگه کولر هم براش روشن
نکنن
بازم به چادرش افتخار میکنه...
به گزارش مشرق، صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه بعد از خروج از دادگاه انقلاب در جمع خبرنگاران با اشاره به روند رسیدگی پرونده محکومیتش گفت: هنوز دادگاه تجدید نظر انجام نشده و در مرحله پرونده خوانی است امروز قاضی پرونده را دیدم و به من گفت که بهتر است از لحاظ حقوقی وکیل داشته باشی و احتمالاً یکی از همکارانم در دانشگاه را به عنوان وکیل برمیگزینم.
وی درباره سوالی که باعث محکومیتش شده بود، اظهارداشت: من مسئله هستهای را زیر سوال نبردم و فقط سوال کردم که این حرکت از لحاظ اقتصادی چه فایدهای داشت.
زیباکلام ادامه داد: در مورد اختلاس 3 هزار میلیاردی هم پرسیدم این متهمین چه جرم یا جرمهایی انجام دادند که به دلیل آن محکوم به اعدام شدند و اینکه بیان شد اینها مفسد فیالارض هستند از لحاظ حقوقی بی معنی است. استنباطم این است که دادگاه پیش از اینکه دنبال کشف حقیقت باشد دنبال ارضا و اغناء افکار عمومی بود.
این استاد دانشگاه در مورد موضع خود نسبت به خانواده هاشمی بیان داشت: موضعم در مورد خانواده هاشمی این است که اینها به دلیل مسائل سیاسی مورد فشار قرار میگیرند و محاکمه میشوند.
وی در مورد فتنه 88 اظهارنظر کرد: فتنه 88 را نتوانستم بفهمم یعنی چه! یک عدهای که حدود 3 میلیون نفر میشدند در ایران به نتیجه انتخابات اعتراض داشتند و این در اکثر کشورها میتواند رخ دهد.
اما اگر مقصود از فتنه این است که آمریکا و انگلیس و آلمان با عده دیگری در ایران تبانی کرده بودند که نظام را برانداز کنند مطلقاً چنین چیزی نبود زیرا یک سند و حتی یک خط در این چند سال در این زمینه بیرون نیامده است.
زیباکلام تصریح کرد: یک سوال ساده دارم و آن این است که چطور میشود میلیونها انسان که آمدند برای ریاست جمهوری رأی دادند طی 72 ساعت بعد به عنوان براندازان نظام تلقی گردند. بنده چیزی به عنوان سران فتنه را هم قبول ندارم.
اصلا مهم نیست که شما چه چیزی می فهمی مهم رهبری هستند که بارها اشاره به فتنه کردند
به گزارش مشرق، از نکات قابل توجه بازی های یکشنبه شهر کراکوف؛ توجه اهالی
رسانه های مختلف اروپایی به خبرنگار و عکاس محجبه تیم ملی ایران؛ خانم ها
مهری رنجبر و فرنوش مرادمند بود. به طوری که بسیاری از آنان حتی باورشان نمی
شد که با حجاب هم می شود مثل خبرنگاران و عکاسان دیگر فعالیت داشت. به همین
منظور در صدد تهیه عکس و خبر از حضور و فعالیت این دو بانوی محجبه ایران در
جریان مسابقات قهرمانی جهان برآمدند.
گروه فرهنگی - رجانیوز: چهارمین نشست دوره آموزشی «بایستههای رسانه تراز انقلاب اسلامی» به همت باشگاه فکر و اندیشه انقلاب اسلامی خراسان رضوی با حضور وحید جلیلی، روز گذشته در سالن اجتماعات موسسه جوانان آستان قدس برگزار شد.
به گزارش رجانیوز به نقل از قاصد، مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در ابتدای این جلسه به تقسیم بندی سوژهها در فضای رسانه پرداخت و گفت: سوژهها به چهار دسته «واکنشی»، «مناسبتی»، «ابداعی» و «تعقیبی» تقسیم میشوند. در ادامه اهم سخنان وی خواهد آمد:
سوژههای «واکنشی» همان موضع گیری شما در برابر یک اتفاق یا یک موضع گیری دیگر است، و اگر آن اتفاق یا آن موضع گیری نبود واکنش و موضع گیری شما را در پی نمیداشت. متاسفانه بخش عمدهای از فضای رسانههای انقلابی واکنشی شده است. سوژه واکنشی نباید برای یک رسانه محور اصلی باشد، ولی میتواند بخشی از خوراک رسانهای را برای رسانه تامین کند و مفید باشد.
سوژههای «مناسبتی» یا به تعبیر دیگر سوژههای تاریخی، سوژههایی هستند که شما از پیش درباره آنها اطلاع دارید و برای آن مناسبت خاص، محتوای رسانهای تولید میکنید. سوژههای مناسبتی نیازمند مطالعات قوی تاریخی است.
یکی از مشکلات جدی ژورنالیستهای ما نداشتن اطلاعات عمومی قوی و نداشتن خزانه لغت کافی است. ژورنالیستی که بیشتر از ۵۰۰ واژه در خزانه لغاتش ندارد، سقف زباناش فرو خواهد نشست و این باعث مبتذل شدن فرهنگ جامعه خواهد شد هر چند که شعار فرهنگی و انقلابی هم داده شود. باید با افزایش مطالعه این مشکل را برطرف کرد. اگر قرار است کار ارزشی انجام بشود باید ارزشمند هم باشد. ظرف و مظروف، هر دو باید ارزشمند باشد.
در ادبیات هیچ دو کلمهای مترداف با هم نیستند؛ در غیر این صورت لزومی وجود نداشت تا کلمه دوم ایجاد شود. این هم یکی دیگر از مشکلات ماست که استفاده درست از لغات و واژگان در رسانه نمیکنیم. نویسنده خوب، نویسندهای است که بیشتر از نوشتن بخواند.
سوژههای «ابداعی» سوژهایی هستند که شما را در مقام فعالیت قرار میدهند، و طرف مقابل شما را منفعل خواهد کرد. انتخاب سوژه ابداعی بستگی به نظام ارزشی و آرمانهای شما دارد. هر چه آرمانها مهمتر باشند به سوژهای ابداعی مهمتری تبدیل میشوند.
سوژههای «تعقیبی» همان سوژههای قبلی است. سوژههایی که توسط افکار عمومی مورد استقبال قرار گرفته شده است و مهم، پیگیری و رها نکردن این سوژه هاست.
«وحید جلیلی» در بخش دیگری از سخنان خود به ویژگیهای ژورنالیست مسلمان اشاره کرد و افزود: از مهمترین ویژگیهای رسانه تراز، خودِ فردی است که در رسانه فعالیت میکند. فعال رسانهای، باید برای کارش حرص بزند و با همه وجود پای کار باشد.
کار ژورنالیست مسلمان امر به معروف و نهی از منکر است؛ امر به معروف یعنی امر به بدیهیات. ما نیاز به جریانهایی داریم که امر به بدیهیات کنند ولی متاسفانه به سراغ این بدیهیات نمیرویم و تذکر نمیدهیم. خبرنگار مسلمان، خبرنگاری است که آنچه را میفهمد، بگوید و به جز خدا از هیچکس پروا و ترس نداشته باشد.
کار ژورنالیست فقط این نیست که حرف بزند و بگوید من رسالتم را انجام دادم، بلکه باید پیگیر سوژهاش باشد تا سوژه محقق و تبدیل به خبر شود.
نیروهای فرهنگی ما در شناخت اولویتها دچار مشکل شدهاند و از ظرفیت فرهنگی خودمان غافل ماندهاند. امروز مشکل ما این شده است که همه میخواهیم آسیبشناسی کنیم، ولی پای کار که میرسد هیچ کس حاضر نیست کوچکترین قدمی بردارد.
امروز نیروی فرهنگی ما در فلان روستا، تمام فرقههای شیطان پرستی را حفظ استT اما شهدای روستایشان را نمیشناسد. اولویتها را اشتباه گرفتهایم. اگر شما پیرو رهبری هستید و رهبری اولویتها را مشخص میکند، رهبری کجا فرمودهاند دنبال شیطان پرستی باشید؟ همین رهبری با آن همه مشغله چقدر مطالعه دارند و چقدر کتاب میخوانند، حالا از نیروی فرهنگی ما بپرسید سالی چند عنوان کتاب میخواند؟ ما دچار غرب زدگی حزب اللهی شدهایم؛ غرب زده حزب اللهی هم رو به غرب ایستاده است؛ فقط تفاوتش در این است که به جای تحسین کردن، به غرب فحش میدهد و نقطه اشتراکشان در این است که از ظرفیتهای فرهنگی خودمان روبرگرداندهاند.
حل مشکل فرهنگی کشور، مسئلهای زمان بر نیست بلکه نیاز به تحولی کیفی داریم. عرصههای فراوانی برای تولید محتوا داریم و نیاز به یک نهضت فراگیر تولید محتوا داریم. تا زمانی که فعالان فرهنگی ما به این ظرفیتها نگاه نداشته باشند و متوجه استطاعت فرهنگی خودمان نباشند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
« شادی روح شهدای هسته ای صلوات »
برادر شهیدم راهت ادامه دارد......
تعداد صفحات : 8