تمام اعتقاد من همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
تمام اعتقاد من همین است
فقط حیدر امیرالمومنین است
همان علی که به توصیف او قلم در دست
مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست
شيخ عبدالعزيز بن باز - مفتي اعظم سابق وهابیون عربستان سعودي
شيخ عبدالعزيز بن عبدالله آل الشيخ - مفتي اعظم وهابیون عربستان سعودي
شیخ عادل الکلبانی - امام جماعت مسجد الحرام
عبدالرحمن بن ناصر بن براک- از مفتیان برجسته عربستان
صالح بن غانم السدلان از مفتیان سرشناس عربستان سعودی
شیخ مران بن متعب بن قوید
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
برخی از علمای شیعه:
امام خمینی قدس سره
رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیه الله العظمی خامنه ای
آیه الله العظمی بهجت قدس سره
آیه الله العظمی خویی قدس سره
آیه الله العظمی سیستانی
آیه الله العظمی وحید خراسانی
بررسي حديث ثقلين در خطبه غدير و نقش آن در اثبات امامت
ابن تيميه حراني در منهاج السنة مينويسد :
والذي رواه مسلم انه بغدير خم قال إني تارك فيكم الثقلين كتاب الله فذكر كتاب الله وحض عليه ثم قال وعثرتي أهل بيتي أذكركم الله في أهل بيتي ثلاثا وهذا مما انفرد به مسلم ولم يروه البخاري
وقد رواه الترمذي وزاد فيه وانهما لن يفترقا حتى يردا علي الحوض
وقد طعن غير واحد من الحفاظ في هذه الزيادة وقال إنها ليست من الحديث والذين اعتقدوا صحتها قالوا: إنما يدل على أن مجموع العترة الذين هم بنو هاشم لا يتفقون على ضلالة وهذا قاله طائفة من أهل السنة وهو من أجوبة القاضي أبي يعلى وغيره
والحديث الذي في مسلم إذا كان النبي * قد قاله فليس فيه إلا الوصية باتباع كتاب الله وهذا أمر قد تقدمت الوصية به في حجة الوداع قبل ذلك وهو لم يأمر باتباع العترة لكن قال أذكركم الله في أهل بيتي وتذكير الأمة بهم يقتضي أن يذكروا ما تقدم الأمر به قبل ذلك من إعطائهم حقوقهم والامتناع من ظلمهم وهذا أمر قد تقدم بيانه قبل غدير خم
فعلم انه لم يكن في غدير خم أمر يشرع نزل إذ ذاك لا في حق علي ولا غيره لا إمامته ولا غيرها
آنچه که مسلم در صحيحش در باره غدير خم نقل کرده است اين جمله است که رسول خدا فرمود: من در ميان شما دو يادگار گرانبها مي گذارم يکي کتاب خدا است که در باره آن سفارش نموده است سپس فرمود: عترت و خاندانم را فراموش نکنيد‘ ولي بخاري آن را نقل نکرده است.
اما ترمذي با اين اضافه نقل کرده است که رسول خدا فرمود: اين دو از هم جدا شدني نيستند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
گروهي از حافظان حديث اين بخش را زائد دانسته و قبول ندارند و گفته اند: آنچه از اين حديث فهميده مي شود اين است که همه عترت يعني بني هاشم بر ضلالت و گمراهي اجتماع نمي کنند
گروهي از اهل سنت همين جواب را داده اند که از جمله آنان جواب قاضي ابو يعلي و غير او است
در نقل مسلم اگر رسول خدا هم آن را فرموده باشد چيزي جز سفارش به پيروي از کتاب خدا ديده نمي شود که در حجه الوداع هم به آن سفارش فرموده بود ولي در باره تبعيت و پيروي از عترت فرماني وجود ندارد فقط تذکر به ايفاي حقوق و دوري از ستم به آنان شده است که قبل از اين هم بوده است.
بنا بر اين نه سخن از علي به ميان آمده است و نه امامت اهل بيت و نه غير آن .
إبن تيمية الحراني ، أحمد بن عبد الحليم أبو العباس (متوفاي728هـ) منهاج السنة النبوية ، ج 7 ص318 ـ 319 ، تحقيق : د. محمد رشاد سالم ، ناشر : مؤسسة قرطبة ، الطبعة : الأولى ، 1406
در اين شبهه نگاه مغز متفکر مبارزه با آرمانهاي فکري تشيع و اهل بيت نگاهي آميخته به شک و ترديد به حديثي است که جزو ارزشمند ترين سخنان پاياني رسول گرامي اسلام است آنجا که جناب ابن تيميه مي گويد: والحديث الذي في مسلم إذا كان النبي * قد قاله فليس فيه إلا الوصية باتباع كتاب الله ، پس او نه تنها سفارش پيامبر را در باره اهل بيت قبول ندارد بلكه در نقل ديگران هم اگر متقن و محكم باشد ايجاد ترديد مي كند.
بنا بر اين در اين پاسخ هر چند كوتاه به توضيح اصل ما جرا و بخشهاي اصلي فرمايش رسول خدا اشاره داريم و در آغاز تفسير و تشريح الفاظ و لغات موجود در اين حديث.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
کار من نیست که بنشینم املات کنم شأن تو نیست که در دفترم انشات کنم
عین توحید همین است که قبل از توبه باید اول برسم با تو مناجات کنم
سالی یکبار من عاشق نشوم می میرم سالی یکبار اجازه بده لیلات کنم
همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه جا تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم
پدر خاکی و ما بچه ی خاکی توأیم حق بده پس همه را خاک کف پات کنم
تو ای پیر طریقت که سر راه منی آنقدر معجزه دیدم که مسیحات کنم
از خدا خواسته ام هرچه که دارم بدهم جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم
تو همانی که خدا گفت : تو رب الارضی سجده بر اشهد ان لّایی الاّت کنم
مثل ما ماه پیمبر به خودت ماه بگو
اشهد انّ علی ولی الله بگو
آینه هستم و آماده ی ایوان شدنم آتشی هستم و لبریز گلستان شدنم
چند وقتی است به ایوان نجف سر نزدم بی سبب نیست به جان تو پریشان شدنم
سفره ی نان جویی پهن کن ای شاه نجف بیشتر از همه آماده ی مهمان شدنم
آنکه از کفر در آورد مرا مهر تو بود همه اش زیر سر توست مسلمان شدنم
از چه امروز نیفتم به قدومت وقتی ختم شد سجده ی دیروز به انسان شدنم
ده ذی الحجه ی من هجده ذالحجه ی توست هشت روز است که آماده قربان شدنم
جان به هرحال قرار است که قربان بشود
پس چه خوب است که قربانی جانان بشود
شأن تو بود اگر این همه بالا رفتی حق تو بود که بالاتر از اینجا رفتی
شانه ی سبز نبی باطنش عرش الله است تو از این حیث روی عرش معلاّ رفتی
انبیاء نیز نرفتند چنین تا معراج اوصیاء نیز نرفتند تو اما رفتی
به یقین دست خدا دست پیمبر هم هست پس تو با دست خودت این همه بالا رفتی
باید این راه به دست دگری حفظ شود علّت این بود که تا خیمه ی زهرا رفتی
تو ولی هستی و منجی ولایت زهراست
تو هدایت گری و نور هدایت زهراست
آی مردم بخدا نیست کسی بر تر از این ازلی طینت اول تر و آخر تر از این
تا به حالا که ندیدند و بعد از این هم اسد الله ترین حضرت حیدرتر از این
هیچ کس نیست گه عقد اخوت خواندن بهر پیغمبر اسلام برادرتر از این
رفت از شانه ی معراج نبی بالاتر بخدا هیچ کجا نیست کسی سرتر از این
آن دو تا ذات در این مرحله یک ذات شدن این پیمبر تر از آن، آن پیمبر تر از این
دست گرم پدر فاطمه در دست علی ست
بعد از این بار نبوت همه در دست علی ست
دلها اگر که بال برای تو میزنند هر شب سری به سمت سرای تو میزنند
جبریل میشوند تمام کبوتران وقتی که بال و پر به هوای تو میزنند
از وصله های کهنه نعلین خاکی ات پیداست سر به سوی خدای تو میزنند
هر شب فرشته ها که به معراج می روند دستی به ریشه های عبای تو میزنند
بینند اگر خیال تو را بت تراش ها تا روز حشر تیشه برای تو میزنند
بر سینه ام نوشته خدا والی الولی
یا مظهر العجایب و یا مرتضی علی
وقتش رسیده تا که زمین امتحان دهد وقتش رسیده تا که زمان را تکان دهد
فصل ظهور نفس رسالت رسیده است میخواهد ازخدای به گامش توان دهد
باید سه روز صبر کند در غدیر خم تا که به روی منبری از دل اذان دهد
میخواست حق که آینه ای در برابر ... ... آئینه تمام نمایش مکان دهد
میخواست حق که عین نبی را عیان کند میخواست حق که دست خودش را نشان دهد
شوری میان عرصه ی محشر بلند شد
دست علی به دست پیمبر بلند شد
وقتی غضب کند همه زیر و زِبر شوند جنگاوران معرکه ها در به در شوند
وقتی غضب کند همه در خاک میروند گیرم که صد سپاه بر او حمله ور شوند
چشمش اگر به پهنه میدان نظر کند گردن کشان دهر همه بی سپر شوند
از ضرب ذوالفقار، خدا فخر می کند سرهای بی شمارِ جدا بیشتر شوند
فرقی نمی کند که یسار است یا یمین آنقدر سر زند که دو سر، سر به سر شوند
این مرد تکیه گاه نبرد پیمبر است
این شیر ، شیر حضرت حق است حیدر است
سر می دهیم و از درتان پر نمی زنیم موجیم و سر به ساحل دیگر نمی زنیم
وقتی که حرف ؛حرف ولایت مداری است ما دم ز غیر، تا دم آخر نمی زنیم
وقتی که امر نائبتان فرضِ جان ماست سنگ کسی به سینه باور نمیزنیم
فصل بصیرت است به جز با لوای او حتی قدم به صحنه محشر نمی زنیم
ما را فقط به پای ولایت نوشته اند ما سینه پای بیرق دیگر نمی زنیم
با ذوالفقار و نام علی پا گرفته ایم
ما درس خود ز مکتب زهرا گرفته ایم
عطری بده که غنچه نیلوفرم کنی تا در حضور خویش شبی پرپرم کنی
اصلاً مرا نگاه تو در صبح روز عهد پروانه آفرید که خاکسترم کنی
دُرّ نجف دلم شده شاید به دست خویش روزی مرا بگیری و انگشترم کنی
من را جلا بده که تو را جلوه گر شوم بهتر همان که آینه دیگرم کنی
نان جوئی به دست تو دیدم چه میشود.... ...هم سفره غلام خودت قنبرم کنی
همراه ظرف خالی شیر آمدم که باز دستی کشی به روی سرم سرورم کنی
آقا نظر به چشم تر مادرم نما
بوی محرم آمده عاشق ترم نما
آيا روايت «وأنت خليفتى من بعدي» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
روايات متعددى با اين مضمون در منابع اهل سنت با سندهاى معتبر نقل شده است كه ما در اين مقاله تنها به يك روايت اشاره و سند آن را تصحيح خواهيم كرد.
عمرو بن أبى عاصم در كتاب السنة خود مىنويسد:
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى، حَدَّثَ نَا يَحْيَى بْنُ حَمَّادٍ، حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنْ يَحْيَى بْنِ سُلَيْمٍ أَبِي بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَيْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): ...
وَخَرَجَ النَّاسُ فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ، فَقَالَ عَلِيٌّ: أَخْرُجُ مَعَكَ، قَالَ: «لا»، قَالَ: فَبَكَى، قَالَ: «أَفَلا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ، وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي».
ابن عباس از رسول خدا (ص) نقل مىكند كه مردم به جنگ تبوك رفتند، على (ع) به رسول خدا (ص) عرض كرد، من هم با شما خارج شوم؟ فرمود: خير . ابن عباس گفت: پس على (ع) گريه كرد. رسول خدا فرمود: آيا راضى نمىشوى كه منزلت تو براى من همانند منزلت هارون براى موسى باشد، جز اين كه تو پيامبر نيستى و اين كه تو بعد از من ، جانشين من در ميان همه مؤمنان هستي؟
الشيباني، عمرو بن أبي عاصم الضحاك (متوفاى242هـ)، السنة، ج 2، ص603 ، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولى، 1400هـ.
نسائى در خصائص اميرمؤمنان عليه السلام، با همان سند و با اين تعبير نقل كرده است:
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّى، قَالَ: حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ حَمَّادٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْوَضَّاحُ ، وَهُوَ أَبُو عَوَانَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا يَحْيَى، قَالَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ مَيْمُونٍ، قَالَ: " إِنِّي لَجَالِسٌ إِلَى ابْنِ عَبَّاسٍ... .
وَخَرَجَ بِالنَّاسِ فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ، فَقَالَ عَلِيٌّ: أَخْرُجُ مَعَكَ؟ فَقَالَ: لا، فَبَكَى، فَقَالَ: أَمَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلا أَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِيٍّ؟ ثُمَّ قَالَ: أَنْتَ خَلِيفَتِي، يَعْنِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي.
النسائي، ابوعبد الرحمن أحمد بن شعيب بن علي (متوفاى303 هـ)، خصائص اميرمؤمنان علي بن أبي طالب، ج 1، ص50 ، تحقيق: أحمد ميرين البلوشي، ناشر: مكتبة المعلا - الكويت الطبعة: الأولى، 1406 هـ.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
روايت «وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي» با سند معتبر + تصوير كتاب
يكي از ادله صريح بر خلافت و امامت بلا فصل امير مؤمنان حضرت علي بن ابيطالب عليهما السلام، روايت معروف فوق است كه در منابع اهل سنت با سند معتبر نقل شده است.
در اين مختصر روايت فوق را از كتاب «السنة» ابن ابيعاصم از منابع معتبر اهل سنت نقل كرده و تصحيح دوتن از محققان اين كتاب را ذكر كرده وسپس عكس كتابها را به نمايش ميگذاريم.
ولادت اميرمؤمنان عليه السلام در کعبه ، از مصادر اهل سنت + تصاوير کتاب ها
"توجه:خواندن این مطلب معرفتتمان را نسبت به علی افزایش می دهد کوتاهی نشود"
مقاله در ادامه مطلب
آيا روايت «علي مع الحق» با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است؟
يكى از رواياتى كه عصمت مطلق اميرمؤمنان عليه السلام و برترى بىچون و چراى آن حضرت را بر تمام اصحاب و بلكه بر تمام امت ثابت مىكند، روايت مشهور «علي مع الحق والحق مع علي» است.
چرا كه طبق اين روايت، اميرمؤمنان عليه السلام همواره با حق است و هرگز از حق جدا نخواهد شد و حق گرداگرد آن حضرت مىچرخد، هر جا كه على بن أبى طالب عليه السلام باشد. و اين همان عصمت مطلقى است كه شيعيان قائل هستند؛ زيرا معناى عصمت مطلق، چيزى غير از «همراهى هميشگى با حق و صواب، و عدم اشبتاه در گفتار و كردار» نيست و زمانى كه رسول خدا صلى الله عليه وآله شهادت دهد كه اميرمؤمنان در همه حالات و همواره با حق است و هيچگاه از حق جدا نمىشود، عصمت مطلق آن حضرت ثابت مىشود؛ زيرا كردار و گفتار انسان خطا كار، همواره با حق نيست و ممكن است گاهى بر خلاف حق باشد؛ چون امكان خطا و اشتباه براى افراد غير معصوم همواره وجود دارد.
مبغضان و منكران فضائل اهل البيت عليهم السلام وقتى با اين روايت و با چنين مضمونى رو برو شدهاند، به شدت در برابر آن موضع گيرى كردهاند؛ از جمله ابن تيميه حرانى، همان كسى كه در انكار فضائل اهل البيت عليه السلام يد طولائى دارد، با چشمان بسته ادعا كرده كه اين روايت نه سند صحيح دارد و نه حتى سند ضعيف !!!
ما در اين مقاله به صورت مختصر أسناد اين روايت را در كتابهاى اهل سنت بررسى خواهيم كرد تا صداقت گفتار امثال ابن تيميه بيش از پيش سنجيده شود.
ادامه در ادامه مطلب
از اين روايت، چند مطلب مهم درباره امير مؤمنان عليه السلام ثابت ميشود:
مطلب اول: عصمت مطلق آن حضرت:
قرآن كريم كلام خداوند است كه از طريق جبرئيل امين بر رسول خدا صلي الله عليه وآله نازل شده و آن حضرت نيز بدون دخل و تصرف آن را براي امت اسلامي ابلاغ فرموده است.
بنابراين، همانگونه كه قرآن كريم كلام الهي و پيراسته از سخنان بشري و اوهام شيطاني است، امير مؤمنان عليه السلام كه همراه هميشه قرآن است، نيز معصوم از هرگونه خطا و اشتباه در هر زمان است.
مطلب دوم؛ برتري آن حضرت بر صحابه و افراد ديگر:
بدون ترديد، كسي كه طبق نص صريح رسول خدا صلي الله عليه وآله همواره با قرآن است و لحظه از قرآن جدا نبوده، بر كساني ديگر كه اين ويژگي را ندارند و يا احياناً به مدت دوازده سال روخواني يك سوره را ياد ميگيرند و يا معاني كلمات قرآن را نميدانند، برتر است.
البته ويژگيهاي برتري آن حضرت تنها در عصمت خلاصه نميشود؛ بلكه ويژگيهاي علمي، و ساير فضائل منحصر به فرد آن حضرت نيز در اثبات برتري ايشان نقش ويژه دارند كه در اين مختصر مجال بحث آن نيست.
مطلب سوم؛ اولويت حضرت براي تصدي مقام خلافت.
بعد از اثبات عصمت و برتري آن حضرت، گذشته از نص قرآني و روايات رسول وحي، از ديدگاه عقل سليم نيز شخصي براي جانشيني رسول خدا و امامت و هدايت امت اسلامي، سزاوار است كه اين ويژگيها را داشته باشد. طبق اين روايت معتبر، علي عليه السلام اين ويژگيها را داشته اند و در نتيجه ايشان براي تصدي مقام خلافت و امامت الهي، لياقت دارد و سزاوار تر از ديگران است.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
فتح خيبر و کشتن پهلواني همچون عمرو بن عبدود ، يکي از افتخارات بيبديل اميرمؤمنان عليه السلام به شمار ميرود . ارزش اين افتخار زماني روشن ميشود که بدانيم جبرئيل و ميکائيل دو فرشته مقرب درگاه خداوند در اين جنگ در خدمت اميرمؤمنان عليه السلام بودهاند و با ايشان همکاري ميکردهاند.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
مخالفان اهل بيت عليهم السلام ادعا ميکنند که اميرمؤمنان عليه السلام با خلفاي سه گانه ارتباط حسنه و دوستانه داشته است و براي اثبات اين افسانه، به دروغهايي مثل ازدواج ام کلثوم با عمر، نام گذاري فرزندان اميرمؤمنان عليه السلام از نام خلفا و ... استناد ميکنند.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
يکي از فضائل بينظير اميرمؤمنان عليه السلام که هيچ شخص ديگري در آن شريک نيست، قضيه کندن قلعه خيبر توسط آن حضرت است.
برجستگي و اهميت اين فضيلت از آن جا آشکار ميشود که بدانيم لشکر اسلام چندين روز پشت دروازه اين قلعه متوقف ماندند و فرماندهان مسلمان يکي از پس ديگري براي فتح اين قلعه هجوم ميآوردند؛ اما شکست خورده، درمانده و دست از پا درازتر به لشکرگاه برميگشتند.
از جمله اين فرماندهان ابوبکر و عمر بود که رسول خدا صلي الله عليه وآله پرچم را به دست آنها داد تا قلعه را فتح و شادي را به اردوگاه اسلام بياوردند؛ اما هر دوي آنان نرسيده به دروازه قلعه شکست خورده و با فرار خود نا اميدي و سرشکستگي را در ميان مسلمانان افزايش دادند.
ادامه مقاله در ادامه مطلب
آيا كسى از علماى اهل سنت، امامت را جزء اصول دين دانسته است؟
وشبهة الإمامية في ذلك إنما هي كون الإمامة من أركان الدين كما يزعمون وليس كذلك فإنما هي من المصالح العامة المفوضة إلى نظر الخلق ولو كانت من أركان الدين لكان شأنها شأن الصلاة.
شبهه شيعيان در اين زمينه اين است كه امامت ركنى از اركان دين است ؛ اين جزو توهمات آنها است؛ ولى آنچنان كه خيال مىكنند نيست؛ بلكه امامت از مصالح عمومى است كه به نظر خلق واگذار شده است و اگر جزء اركان دين بود، بايد شأن و منزلت آن همانند نماز باشد .
إبن خلدون الحضرمي، عبد الرحمن بن محمد (متوفاى808 هـ)، مقدمة ابن خلدون، ج 1، ص212 ، ناشر: دار القلم - بيروت - 1984، الطبعة: الخامسة.
اما در مقابل وقتى بحث خلافت ابوبكر و عمر باشد ، نظر آنها صد در صد تغيير كرده و ادعا مىكنند كه امامت و خلافت جزو اركان دين است .
تعداد زيادى از علماى اهل سنت به اين مطلب تصريح كردهاند كه به برخى از آنها اشاره مىكنيم:
ادامه مقاله در ادامه مطلب
آيا در قبر و قيامت از ولايت علي و ائمه عليهم السلام سؤال ميشود؟
طبق روايات صحيحي كه در منابع فريقين (شيعه و اهل سنت) وارد شده، سؤال از اصول عقائد در قبر و قيامت يكي از مسائل مسلم است که فرشتگان مقرب الهي كه به آنها «نكير و منكر» گفته مي شود، از ميت سؤال خواهند كرد.
«امامت» نيز از نگاه علماي شيعه و اهل سنت يكي از اصول اصلي عقايد است
بر حسب رواياتي كه در منابع شيعه و اهل سنت وجود دارد، از ميتي كه به عالم آخرت پا گذاشته در كنار ساير عقايد، از ولايت و امامت اميرمؤمنان و ائمه اهل بيت عليهم السلام نيز سؤال ميشود.
اما جديداً از سوي برخي شبكههاي وهابي اين مسأله مورد انكار قرار گرفته است؛ نه تنها آنها بر انكار اين مطلب اكتفا نكرده، بلكه در يك ادعاي بي اساس خود از علماي شيعه و مراجع عظيم القدر درخواست نموده كه اگر اين مطلب واقعيت دارد، روايات صحيح شيعه را نشان دهند.
كارشناسان اين شبكه وهابي، از رسوايي قبلي درس عبرت نگرفته و دست به شبهه افكني جديدي زدند و رسوايي ديگري را در پرونده خود رقم زده و عناد و دشمني دروني خود را با اميرمؤمنان و ائمه عليهم السلام بيش از پيش به نمايش گذاشتند.
اكنون در اين مقاله «سؤال از ولايت اميرمؤمنان و ائمه طاهرين عليهم السلام در عالم ديگر » را از ديدگاه روايات صحيح شيعه و اهل سنت و اعترافات علماي آنها به اثبات ميرسانيم.
مقاله در ادامه مطلب
اهل سنتی که به تشیع روی می آورند مفسد فی الارض هستند
مدیر شبکه وهابی وصال فارسی در واکنش به شیعه شدن تعدادی از اهل سنت سیستان و بلوچستان فتوای افساد فی الارض آنها را صادر کرد.
به گزارش وصال حق به نقل از جام نیوز، ملازاده مدیر شبکه وهابی وصال فارسی در پاسخ به سوال یکی از بینندگان شبکه که اظهار داشت: « بیش از 15 نفر در یکی از توابع شهرستان نیک شهر استان سیستان و بلوچستان به مذهب تشیع روی آورده اند موضع ما در رفتار با آنان چگونه باید باشد؟» گفت: «هرکسی که از اهل سنت به مذهب تشیع روی می آورد جاسوس دولت و مفسد فی الارض می شود.»
این وهابی که از این خبر به شدت ناراحت شده بود مدعی شد: «از چنین مفسدانی باید دوری کنید آنان هسته های اولیه شرک و ضلالت در منطقه هستند.»
مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک بر نداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آئینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چار چوب ، در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لا فتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه بهتر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست ، برابر نداشته است
شاعر سید حمید رضا برقعی
زخمی ام التیام می خواهم
التیام از امام می خواهم
السلام وعلیک یا ساقی
من علیک السلام می خواهم
مستی ام را بیا دوچندان کن
جام می پشت جام می خواهم
گاه گاهی کمی جنون دارم
من جنونی مدام می خواهم
تا بگردم کمی به دور سرت
طوف بیت الحرام می خواهم
لحظه مرگ چشم در راهم
از تو حسن ختام می خواهم
در نجف سینه بی قرار از عشق
گفت لایمکن الفرار از عشق...
شاعر : سید حمید رضا برقعی
غدیری ام، سقیفه ای نیستم
در پی هر خلیفه ای نیستم
خورده گره بند دلم با علی
غیر علی با دگری نیستم
مست تولای خم حیدرم
غافل از او هیچ دمی نیستم
رهبر من پور ابی طالب است
پیرو هر بی پدری نیست
علمای معتبر اهل سنتی که شیعه شده اند
تعدادى ازعلما و نخبه گان اهل سنت توانستند زنجیرهاى خود را شكسته واز موانع خفقان تبلیغاتى عبور كنند وخود را به علوم ومعارف مذهب تشیع به عنوان مذهبى با تاریخ ، معارف وفرهنگ خاص خود رسانند وبا مطالعه آن ابرهاى تیره گمراهى از آسمان حقیقت كنار رفته بامشاهده حقانیت تشیع به این مذهب گرویدند و فریاد حق سر داده وخود را پیرو و مبلغ مكتب اهل بیت (ع ) اعلام كنند.
ادامه متن در (ادامه مطلب)
التماس دعا
ارتباط تلفني با ملا محمد شريف زاهدي، روحاني سنّي كه پس از تحقيق، مذهب شيعه را انتخاب كرده است (در ادامه مطلب)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
معرفی کتاب «باید شیعه می شدم»
کتاب « باید شیعه می شدم » زندگی نامه ی ملا محمد شریف زاهدی و دلائلی که باعث شد ایشان به مکتب اهل بیت (علیهم السلام) بپیوندد ، چاپ شد
واقعا کتاب زیبایی است حتما مطالعه کنید
قسمت هایی از کتاب در ادامه مطلب موجود است
سخنراني ملا محمد شريف زاهدي در مورد تشرّف به مذهب تشيع
واقعا قشنگه ایشالله تاثیر گذار باشه
سخنرانی در ادامه مطلب
التماس دعا
سریال دنباله دار دروغهای وهابیت: در غدیر نامی از علی (ع) نیست!!
یکی از دروغهای تاریخی شگفت انگیز این تیمیه این است که اصلا در جریان غدیر سخنی از حضرت علی (ع)و صحابه اعم از علی (ع) و غیر علی (ع) به میان نیامده است.
(پاسخ این شبهه توسط استاد موحدی در ادامه مطلب)
التماس دعا
آیا واقعه غدیر درپی شکایت سپاه یمن از امیرالمومنین (ع) رخ داد!؟
(پاسخ این شبهه توسط استاد موحدی در ادامه مطلب)
التماس دعا
چرا نام علی (ع) در قرآن نیامده است؟
(پاسخ این شبهه توسط استاد موحدی در ادامه مطلب)
التماس دعا
اعتراف غزالي به بيعت عمر بن خطاب با اميرمؤمنان عليه السلام در غدير خم و نقض پيمان توسط او به خاطر مال و رياست دنيا + تصاوير کتاب
جالب است حتما بخوانید تا معرفتتان به مولا افزوده شود (ادامه مطلب)
التماس دعا
دشت غوغا بود ، غوغا بود ، غوغا در غدیر
موج مى زد سیل مردم مثل دریا در غدیر
در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ
بى گمان بارى رقم مى خورد فردا در غدیر
اى فراموشان باطل سر به پایین افکنید
چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر
حیف اما کاروان منزل به منزل مى گذشت
کاروان مى رفت و حق مى ماند تنها در غدیر !!
مقاله ای در رابطه این سوال تهیه شده که پیشنهاد می کنم مطالعه کنید واقعا خواندنی است
التماس دعا
گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
این روزها که از یک سو از غدیر علی گذشته ایم و در آستانه محرم حسین علیه السلام قرار داریم باید از غدیر آب برداریم تا در کویر تفتیده طف تشنه نمانیم که این تشنه ماندن برخلاف تشنگی حسین سلوک آور که نیست بماند سقوط آور است و موجب هلاکت. چرا که آبی که در غدیر در کام جان میریزند آب معرفت به دست ساقی کوثر است و همین آب بود که علی اکبر را در آن گرماگرم نبرد پا بر جا نگه داشت تا آخرین قطره خونش ایستادگی کند. و مزدش را از دست جدش بگیرد و در هنگامه شهادت ندا دهد: یا ابتاه هذا جدی رسول الله صلّى اللّه علیه و آله قد سقانی بکأسه الأوفى شربة لا أظمأ بعدها أبدا. آری سیراب شدگان زمزم غدیر توانستند بر عهدی که با علی بسته بودند بمانند و در کربلا حتی اگر بیعت برداشته شود حسین را تنها نگذارند. اما یک سؤال: کسی میداند حبیب و مسلم و بریر و زهیر و ... در حجة البلاغ بودند یا نه؟
مولااگرنبود،ولایتنداشتیم
روز حساب، باب شفاعت نداشتیم
عاشقنمیشدیماگرمرتضینبود
نسبتبهاهلبیتارادتنداشتیم
عشقعلیكهقسمتهركسنمیشود
سلماناگرنبود،سعادتنداشتیم
مولااگرنبود،عجمسرشكستهبود
ماغیرازاوامیدحمایتنداشتیم
اسلاممانتیجهیلبخندمرتضیاست
بازورتیغ،میلِهدایتنداشتیم
مولااگرنبود،ریازدسترفتهبود
تاریخهشتسالرشادتنداشتیم
اینانقلاببیمددشپانمیگرفت
شورِقیاموشوقِشهادتنداشتیم
ماازدعایِخیرِعلیرزقمیخوریم
اینطوراگرنبود،روایتنداشتیم
رونقنداشتحجرهیانصافهایمان
بركتبهكاروكسبتجارتنداشتیم
شبهایجمعهگریهمانارثمرتضیاست
مابیكمیلحالعبادتنداشتیم
محشركهدستِمردم سرگشتهخالیاست
بیچارهمیشدیم؛ولایتنداشتیم
پرسش و پاسخ ويژه برنامه غديری(حديث غدير و امامت و خلافت حضرت علي (ع)
کاری از گروه امامت و خلافت
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
این مقاله تقديم شيعيان و دوست داران اهل بيت عصمت و طهارت می شود.
کاری از گروه پاسخ به شبهات
مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
برای دیدن مقاله به ادامه مطلب مراجعه کنید
مولای متقیان علی علیه السّلام الگوی تمام نمای سیره رفتاری پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه وآله است. امـام عـلى عـلیـه السـّلام تـلاش مـى كـرد تا چونان رسول خدا صـلى الله عـلیـه و آله بـخـورد و بـیـاشـامـد و زندگی کند
1- اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَدَنا فى تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فى سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فى اَرْكانِهِ، وَاَحاطَ بِكُلِّ شَىْءٍ عِلْماً وَ هُوَ فى مَكانِهِ وَ قَهَرَ جَميعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَميداً لَمْ يَزَلْ، مَحْموداً لايَزالُ (وَ مَجيداً لايَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعيداً وَ كُلُّ أَمْرٍ إِلَيْهِ يَعُود(.
ستايش خداى را سزاست كه در يگانگىاش بلند مرتبه و در تنهايىاش به آفريدگان نزديك است ؛ سلطنتش پرجلال و در اركان آفرينشش بزرگ است . بر همه چيز احاطه دارد بىآنكه مكان گيرد و جابهجا شود و بر تمامى آفريدگان به قدرت و برهان خود چيره است . همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگى او را پايانى نيست . آغاز و انجام از او و برگشت تمامى امور بهسوى اوست .
برای مشاهده متن خطبه و ترجمه کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید
امام رضا (ع) فرمودند:
همانا غدیر در آسمانها شناخته تر شده تر از روی زمین است